هر وقت میخوام یهدصحنه رویایی رو تصور کنم اون رعد و برق یادم میاد 

عین بچه ها از صدای رعد می ترسیدم و با دیدن اون برق که یهو رو اون ردیف درخت ها پهن میشد ذوق‌زده می‌شدم 

یادمه شدیدا داشتم خودکنترلی می‌کردم تا نفهمی از صدای رعد می‌ترسم 

آخه رعدها پشت سرهم بودن 

من اصلا اون ردیف درخت ها رو تو اون پارک دیگه ندیدم 

چی بودن اونا؟ نکنه قبل اینکه بفهمم مست شده بودم؟ 

مست تو که کنارم دراز کشیده بودی هوای بهاری اول شب بارون و پایان استرسم که بدون اینکه تو بدونی رفته بودم مشهد 

پیش دخترای دوره ی ارشد 

باهات قهر بودم 

زنگ زده بودی 

جواب نداده بودم 

بعدا گفته بودم سایلنت بودم 

کافی بود زنگ بزنی قهرم تموم بود 

تو می فهمیدی قهر می‌کنم؟ نمی‌دونم 

بعد هی صورتتو می چرخوندم تا اون صحنه رعدوبرق رو ببینی اما تو مقاومت می کردی و یهو گفتی خودت نگاه کن من خوبم عزیزم 

و من یهو 

نگاهم برگشت 

چشمات زل زده بودن به من 

تو پارک 

شب 

بیرون آلاچیق 

خم شدم و لبهاتو بوسیدم 

یهو شوکه شدی 

- عزیزم می بیننمون

اما من دیگه تو چشات غرق شده بودم.




حسین 

اون صحنه رعدوبرق به عنوان زیباترین صحنه ی عمرم جاخوش کرده 

چی می‌شد نمی‌رفتی؟ 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کاری هنر کووید-19 آفتاب گردون زيبايي موها اسپري دو فاز ماسک مو Johnny عرضه تخم و گوشت ارگانیک پرندگان.بلدرچین،قرقاول،مرغ بومی و بوقلمون Leonard هنرمندان ایرانی دنیای از خوشمزه ها