بذارید تمام حسم رو نسبت به این خواستگار بگم 

نه دل ورداشتن دارم و نه دل گذاشتن 

شاید بشه حجم استرسم رو با مقدار استرس پایان نامه ام مقایسه کنم؟ نمی دونم 

مخالفت کامل بابام که میگه اون دفعه مادرت باعث شد به چاه حسین بیفتی و حرف منو گوش نکرد 

این بار هم خودت داری.

بابام میگه بچه اش دردسر میشه برات.

هنوز نشده در مورد بچه ش درست و حسابی حرف بزنیم 

حتی نمی‌دونم چی باید بگم در این مورد.


مامان هم که مخالفه 

و امشب می گفت مطمئنم دخترت انتظار داره من برم معذرت خواهی کنم ازش.

خوب راستشو بگم مامان؟ درسته که باقهر کردن باهات خیلی چیزا رو از دست میدم 

اما یه خوبی هم داره 

تو الان داری بحث می کنی 

با بابا به خاطر جفت پسرها

با داداش کوچیکه

و من واقعا خسته ام 

خسته ام از این حجم بحثها 

که دیشب دو و نیم میرسی خونه از مشهد 

و سه و نیم سرمیز غذا بحث شدید و فجیع درست میشه! 

نمیگم تقصیر توئه

تقصیر همه است 

به قول خودت اگه هرکسی وظایفشو درست انجام بده تو هم بحث نمی کنی 

و من 

من سراسر غرورم پیش تو 


من که دیگران اون بیرون بارها خردم کردن و باز من رفتم باهاشون ارتباط گرفتم! 

:| 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تابلو صنعت آسیا پاوربانک ها بانو میم سفره خانه روبیکا ممبر گروه متفکران آینده ترجمه مقاله Jane ماهان همه کاره